
علائم و نشانه های شایع مقاومت به انسولین
علائم و نشانه های شایعی که می توانند نشان دهنده ی وجود مقاومت به انسولین و انسولین بالای مزمن در بدن یک فرد باشند.
فایل ویدئویی را می توانید در پایین صفحه مشاهده نمایید.
بعد از کلی تحقیق و آزمون و خطا روی خودم، به این نتیجه قطعی رسیدم که ریشه اصلی اکثر مسائل متابولیکی و بیماریهای مزمن، یک عدم تعادل بزرگ و پنهان در سیستم هورمونی بدن است. در مرکز این طوفان، یک هورمون خاص قرار دارد: انسولین. انسولین در حالت طبیعی مثل یک کلید اصلی عمل میکند که قفل سلولهای ما را برای ورود انرژی باز میکند، اما مشکل زمانی شروع میشود که ما دائماً بدن را با قند و کربوهیدراتهای تصفیهشده بمباران میکنیم. در این شرایط، سلولهای ما کم کم به صدای انسولین بیاعتماد میشوند و در را نمیگشایند؛ پدیدهای که به آن "مقاومت به انسولین" میگویند.
این مقاومت به انسولین، مانند آتشی است که به تدریج تمام بدن را فرا میگیرد. وقتی سلولها در برابر انسولین مقاومت میکنند، قند نمیتواند به درستی وارد آنها شود و در خون انباشته میشود. بدن برای جبران این وضعیت، پانکراس را مجبور به تولید انسولین بیشتر میکند و این چرخه معیوب، روزبهروز شدیدتر میشود. این سطح بالای مزمن انسولین و قند خون، نه تنها میتواند به دیابت نوع دو منجر شود، بلکه التهاب سیستمیک را دامن میزند، کبد را وادار به ذخیره چربی بیشتر میکند و به مرور زمان، زمینهساز مشکلاتی مانند فشار خون بالا، چاقی شکمی، اختلال در چربیهای خون و حتی برهم خوردن تعادل سایر هورمونها میشود. در واقع، بسیاری از بیماریهای به ظاهر نامرتبط، از خستگی مزمن و مشکلات تیروئید گرفته تا سندرم تخمدان پلیکیستیک، اغلب شعلهور شده یا توسط همین آتش مقاومت به انسولین تشدید میشوند. تمرکز بر تنظیم این هورمون کلیدی، نقطه شروعی است که برای من معجزه کرد و نتایج فوقالعادهای در سلامتیم به همراه داشت. اگاهی های این ویدئو به این مسئله مهم می پردازد.
این اتفاق یکشبه نمیافتد، بلکه یک فرآیند خزنده و تدریجی است که سالها در سکوت پیشروی میکند. تصور کنید شما هر روز چندین بار با خوردن غذاها و نوشیدنیهای شیرین، قند خونتان را به یکباره به ارتفاع اوج میرسانید. در پاسخ به این سونامی قند، پانکراس شما مجبور میشود حجم عظیمی از انسولین را به داخل جریان خون پمپاژ کند تا این قند را به سلولها برساند. در ابتدا، سلولها با کمال میل دروازههای خود را میگشایند. اما تکرار مکرر این وضعیت، مثل این میماند که دائماً با فریاد به کسی دستور بدهید؛ بعد از مدتی، آن شخص دیگر به صدای عادی شما هم پاسخ نمیدهد و برای شنیدن باید داد بزنید.
به همین شکل، سلولهای عضلات و کبد شما که اصلیترین مصرفکنندگان قند هستند، در معرض این "فریاد" دائمی انسولین قرار میگیرند. برای محافظت از خود در برابر این سیگنالهای پیاپی، گیرندههای روی سطح سلولها کمحساس میشوند و تعدادشان کاهش مییابد. در نتیجه، انسولین دیگر نمیتواند قفل سلول را به راحتی باز کند. این آغاز مقاومت به انسولین است. حالا پانکراس شما برای انجام همان کار قبلی، باید انسولین بسیار بیشتری تولید کند تا بتواند قند را به داخل سلولها برساند. این چرخه باطل، روزبهروز بدتر میشود تا جایی که ممکن است پانکراس از پای دربیاید و نتواند این حجم از تقاضا را پاسخ دهد. در این نقطه است که قند خون برای همیشه بالا میماند و بیماری به مرحله آشکار خود میرسد. این سفر طولانی از یک بیتعادلی ساده به یک بیماری مزمن، دقیقاً همان چیزی است که با درک آن و ایجاد تغییر در سبک زندگی، میتوان به طور معکوس طی کرد و سلامت را بازگرداند.
حالا سوال اینجاست که چه عواملی به این چرخه معیوب دامن میزنند و این آتش را شعلهورتر میکنند؟
از تجربه خودم و مطالعاتم فهمیدم که سه عامل اصلی، نقش بنزین را در این آتشسوزی بازی میکنند. اولین و مهمترین عامل، نوع کربوهیدراتهایی است که میخوریم. کربوهیدراتهای تصفیهشده مانند نان سفید، برنج سفید، شکر و تمام شیرینیها و نوشابهها، مانند یک موج انفجاری قند عمل میکنند. این مواد به سرعت در بدن به گلوکز تبدیل شده و مانند همان سونامی که گفتم، پانکراس را غافلگیر میکنند و او را مجبور به یک ترشح ناگهانی و عظیم انسولین میکنند. تکرار این حملههای مکرر، سریعترین راه برای خسته کردن سلولها و ایجاد مقاومت است.
عامل دومی که اغلب نادیده گرفته میشود، "ریزهخواری" مداوم در طول روز است. وقتی ما بین وعدههای اصلی خود مدام در حال خوردن یک میوه، بیسکویت، قهوه شیرین یا حتی اسنکهای به ظاهر سالم هستیم، در واقع به بدن خود هیچ استراحتی نمیدهیم. انسولین همیشه در خون ما در حال گردش است و هیچوقت فرصت نمیکند تا به سطح پایه خود بازگردد. این وضعیت مزمن سطح بالای انسولین، خودش مستقیماً به مقاومت سلولها دامن میزند. درست مثل اینکه شما بخواهید دائماً در حال دویدن باشید بدون اینکه هیچ استراحتی به بدنتان بدهید.
و در نهایت، عامل سومی که پیوند ناگسستنی با این ماجرا دارد، "استرس مزمن" است. وقتی ما تحت استرس دائمی هستیم، بدن هورمون کورتیزول ترشح میکند. یکی از وظایف کورتیزول این است که با آزاد کردن قند از ذخایر بدن، انرژی فوری برای مقابله با خطر فراهم کند. این قند اضافی در خون، دوباره سیگنال ترشح انسولین را فعال میکند. بنابراین حتی اگر شما چیزی هم نخورده باشید، استرس بهتنهایی میتواند قند و انسولین خون شما را بالا ببرد و همان چرخه معیوب را تقویت کند. این سه عامل در کنار هم، مثل یک مثلث شوم عمل میکنند و سلولهای ما را به تدریج در برابر انسولین کور میکنند. خبر امیدوارکننده این است که با هدف قرار دادن همین سه عامل، من توانستم این روند را نه تنها متوقف کنم، بلکه کاملاً معکوس کنم و نتایجش را در انرژی، تناسب اندام و سلامت کلیام ببینم.
حالا که با مکانیسم ایجاد مقاومت به انسولین آشنا شدیم، بد نیست نگاهی دقیقتر به پنج متهم اصلی در رژیم غذایی مدرن بیندازیم که بیشترین نقش را در شعلهور کردن این آتش دارند. اینها همان موادی هستند که وقتی آنها را شناختم و مصرفشان را مدیریت کردم، بزرگترین تغییر را در سلامت متابولیکم احساس کردم.
اولین و خطرناکترین آنها، “شکر” است. شکر از دو مولکول تشکیل شده: گلوکز و فروکتوز. گلوکز مستقیم وارد خون میشود و پانکراس را وادار به ترشح انسولین میکند، اما ماجرای فروکتوز جالبتر است. فروکتوز تقریباً به طور کامل در کبد متابولیزه میشود. وقتی فروکتوز زیاد میخورید، کبد شما غرق در کار میشود و شروع به تولید چربی میکند. این چربی در کبد انباشته شده و باعث ایجاد "کبد چرب غیر الکلی" میشود. یک کبد چرب، به سیگنالهای انسولین پاسخ درستی نمیدهد و خود به کانونی برای مقاومت به انسولین تبدیل میشود. پس شکر با یک حمله دوگانه هم قند خون را بالا میبرد و هم کبد را چرب و مقاوم به انسولین میکند.
دومین مورد، “نوشیدنیهای شیرین” مانند نوشابه، آبمیوههای صنعتی و حتی چای شیرین شده هستند. این نوشیدنیها مایعشکل شکر هستند و بدون هیچ فیبر یا ماده مغذی مهارکنندهای، به سرعت جذب بدن میشوند. این یک شوک واقعی به سیستم شما وارد میکند و باعث میشود قند خون و انسولین شما به یکباره به اوج برسد. تکرار روزانه این شوک، سریعترین مسیر برای خسته کردن سلولها و ایجاد مقاومت به انسولین است.
سوم، “الکل” است. الکل نه تنها خودش کالری متراکمی دارد، بلکه متابولیسم آن در اولویت کبد قرار میگیرد. در حین متابولیسم الکل، کبد شما تبدیل به یک کارخانه تولید چربی میشود. این روند مستقیماً به تجمع چربی در کبد و ایجاد یا تشدید کبد چرب منجر میشود. یک کبد چرب، همانطور که گفتم، در برابر انسولین مقاوم میشود و کنترل قند خون را برای کل بدن دشوارتر میکند.
چهارمین عامل، “کربوهیدراتهای تصفیه شده” مانند نان سفید، برنج سفید، پاستای سفید و شیرینیها هستند. این مواد در واقع چیزی جز زنجیرههای بلند گلوکز محض نیستند. بدن شما آنها را به سرعت به قند ساده تبدیل میکند و همان چرخه معیوب افزایش ناگهانی قند و انسولین را به راه میاندازد. این غذاها فاقد فیبری هستند که جذب قند را کند کنند، به همین دلیل تأثیر آنی و شدیدی بر سطح انسولین شما میگذارند.
و در نهایت، “روغنهای دانههای گیاهی صنعتی” مانند روغن سویا، ذرت، آفتابگردان و کانولا. این روغنها سرشار از اسیدهای چرب امگا-۶ هستند. در حالی که بدن ما به مقدار کمی امگا-۶ نیاز دارد، مصرف بیش از حد آن—که در رژیم مدرن بسیار شایع است—تعادل ظریف با امگا-۳ را به هم میزند. این بیتعادلی یک وضعیت التهابی مزمن و کمشدت در سراسر بدن ایجاد میکند. التهاب، خود یکی از محرکهای اصلی مقاومت به انسولین است، زیرا در سیگنالدهی انسولین در سطح سلول اختلال ایجاد میکند. از طرفی، این التهاب و مصرف خود روغنها میتوانند به تجمع بیشتر چربی در کبد کمک کنند و دور باطل مقاومت به انسولین را تقویت نمایند.
کنار گذاشتن یا مدیریت دقیق این پنج ماده، یکی از قدرتمندترین قدمهایی بود که در سفر سلامتی خودم برداشتم و نتایج آن فراتر از چیزی بود که تصور میکردم.
خیلی از ما سالها با مقاومت به انسولین زندگی میکنیم بدون آنکه بدانیم، چون بدن به طور پیوسته با زبان علائم هشدار میدهد، اما ما این سیگنالها را نمیشناسیم. وقتی مکانیسم این علائم را فهمیدم، همه چیز برایم معنا پیدا کرد.
یکی از واضحترین نشانهها، چاقی شکمی است. وقتی سلولها به انسولین مقاوم میشوند، پانکراس انسولین بیشتری ترشح میکند. این انسولین بالا مستقیماً به سلولهای چربی در ناحیه شکم دستور ذخیرهسازی چربی میدهد. در واقع، شکم بزرگ تنها یک مسئله زیبایی نیست، بلکه نشانه واضحی از یک طوفان هورمونی درونی است.
علائم پوستی نیز کاملاً گویا هستند. لکههای تیره و مخملی در پشت گردن یا زیر بغل، که به آن آکانتوز نیگریکانس میگویند، مستقیماً با سطح بالای انسولین ارتباط دارند. انسولین بالا باعث تحریک رشد سلولهای پوستی و تولید رنگدانه میشود. تگهای پوستی نیز به همین ترتیب، نتیجه رشد غیرطبیعی سلولها تحت تأثیر انسولین هستند. حتی آکنههای مقاوم در بزرگسالی هم اغلب ریشه در همین عدم تعادل هورمونی دارند.
از نظر انرژی، وضعیت کاملاً قابل درک است. کمبود انرژی مداوم و مه ذهنی به این دلیل رخ میدهد که قند نمیتواند وارد سلولها شود. سلولها سوخت لازم را دریافت نمیکنند، در حالی که قند خون بالا است! این پارادوکس باعث میشود همیشه احساس خستگی و عدم وضوح ذهنی داشته باشید.
هوسهای غذایی هم کاملاً منطقی هستند. گرسنگی مکرر و هوس شیرینیجات یک چرخه معیوب ایجاد میکند. بعد از خوردن یک غذای شیرین، قند خون بالا رفته و سپس به سرعت افت میکند. این افت قند، سیگنال اضطراری برای گرسنگی و هوس قند بیشتر میفرستد. شما در دام افتادن و خیزان قند خون اسیر میشوید.
در زنان، سندرم تخمدان پلیکیستیک اغلب با مقاومت به انسولین دست در دست دارد. انسولین بالا میتواند تولید آندروژن (هورمونهای مردانه) را در تخمدانها افزایش دهد که منجر به علائمی مانند بینظمی قاعدگی، رشد موهای زائد و آکنه میشود.
کبد چرب غیر الکلی اساساً همان جایی است که داستان مقاومت به انسولین شروع میشود. کبد، که در معرض مقادیر بالای قند و فروکتوز قرار گرفته، شروع به تولید و ذخیره چربی میکند. یک کبد چرب، خود به کانون مقاومت به انسولین تبدیل میشود.
حتی فشار خون بالا نیز میتواند ناشی از این وضعیت باشد. انسولین بالا باعث احتباس سدیم در کلیهها میشود که حجم خون و در نتیجه فشار خون را افزایش میدهد. همچنین میتواند به عروق خونی آسیب برساند و آنها را سفت کند.
مشکلات خواب مانند خروپف یا آپنه خواب نیز با مقاومت به انسولین مرتبط هستند. چاقی ناشی از این وضعیت میتواند راههای هوایی را مسدود کند، و از طرفی، نوسانات قند خون در شب میتواند باعث بیداریهای مکرر و اختلال در چرخه خواب عمیق شود.
شناخت این علائم بود که به من کمک کرد مشکل واقعی را تشخیص دهم و به جای درمان نشانهها، به ریشه اصلی بپردازم.
من این آگاهی های سلامتی بخش را در محصول ویدئویی فوق العاده با نام گام های اساسی برای سلامتی 1در سایتم با عزیزان به اشتراک گذاشته ام.
همچنین ویدئوهای آموزشی و رایگان بخش دانلودها مرجع فوق العاده ای است برای شناخت کارکردهای بدن و کارکردن و بهبود سلامتی متابولیکی.
نظرات کاربران
هنوز نظری ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر میدهد!